نظر فائزه طلایی برای کتاب زن زیادی

زن زیادی
فائزه طلایی
۱۴۰۴/۰۲/۱۷
00
چاپ اول کتاب زن زیادی در سال 1331 از پنج داستان کوتاه تشکیل شده بود به نامهای دفترچه بیمه، عکاس با معرفت، خداداد خان، دزد زده، جاپا، مسلول، زن زیادی. در یادآوری کوتاهی در چاپ دوم این کتاب که «۱۵ دی ماه ۱۳۴۲» را بر پای خود دارد، جلال نوشته است: «اگر به تجدید چاپ این دفتر رضا دادهام بیشتر به این هوس بوده است که در شخص جوانیام نظری جدی کرده باشم که به جای خود نه فرصت جوانی کرد و نه فرصت نگریستنی جدی و ببینم آیا اکنون این فرصت دست داده است؟ و بعد ببینم آخر که بود آن که ده سال سر از پا نشناخت و بر واقعیت پرپری این نردبانهای تک پله کاغذی از غرور ۲۰ سالگی یک مرتبه به تلخی ۳۰ سالگی رسید؟» و گفته است: «تکههای سمنوپزان و خانم نزهت الدوله را نیز بر این چاپ (چاپ دوم) افزودم. چیزهایی بود لایق ریش همان دوره جوانی.» نکته جالب در چاپ دوم این کتاب، تغییر مقدمه چاپ اول است؛ «چاپ اول این دفتر مزین بود به مقدمهای از مردی (منظور پرویز ناتل خانلری است) که روزگاری دعوی آزادگی داشت و اکنون از بد حادثه - یا از نیکاش - وزیر از آب درآمده است و من حساب آن مقدمه را در «مقدمهای که درخور قدر بلند شاعر نبود رسیده ام» و به جای آن «رساله پولوس رسول به کاتبان» را آورده است که باید آن را جان کتاب به حساب آورد.
هیچ پاسخی ثبت نشده است.