من این کتاب رو دیشب تموم کردم و بدون اغراق، صد صفحهی آخرش رو بدون حتی یک لحظه کنار گذاشتن، پشتسر هم خوندم.
اگر دنبال یک داستان پر از لحظههای انسانی، درد، امید و ایستادگی هستید، "پرسه در سرگشتگی" انتخاب فوقالعادهایه.
این رمان، روایت مهاجرانیست که با هزار امید و آرزو، همهچیز رو پشت سر میگذارن تا در کالیفرنیا زندگی تازهای بسازند. سفری که مقصدش نامعلومه و گاهی میتونه به تلخترین تجربهی عمر آدم تبدیل بشه.
درسته که بخشهایی از روایت سفر ممکنه کمی کند پیش بره، اما کاملاً ارزش صبر کردن رو داره.
و نائومی و جان... تا مدتها بخشی از قلبم با این دو شخصیت میمونه.
نائومی، زنی شجاع و باهوش بود که عاشق خانوادهاش بود و تا آخرین نفس از اونها دست نکشید. و جان، مردی گیر افتاده میان دو دنیای متضاد – سفیدپوستها و بومیها – بدون داشتن قدرتی خارقالعاده، یک قهرمان واقعی بود.
هرچند صفحات آخر کتاب قلبم رو شکست و اشکم رو درآورد، اما با تمام وجود از خوندنش لذت بردم.
بیتردید این کتاب رو به همه پیشنهاد میکنم.
ممنونم از مترجم عزیز و تیم کتابراه.
اگر دنبال یک داستان پر از لحظههای انسانی، درد، امید و ایستادگی هستید، "پرسه در سرگشتگی" انتخاب فوقالعادهایه.
این رمان، روایت مهاجرانیست که با هزار امید و آرزو، همهچیز رو پشت سر میگذارن تا در کالیفرنیا زندگی تازهای بسازند. سفری که مقصدش نامعلومه و گاهی میتونه به تلخترین تجربهی عمر آدم تبدیل بشه.
درسته که بخشهایی از روایت سفر ممکنه کمی کند پیش بره، اما کاملاً ارزش صبر کردن رو داره.
و نائومی و جان... تا مدتها بخشی از قلبم با این دو شخصیت میمونه.
نائومی، زنی شجاع و باهوش بود که عاشق خانوادهاش بود و تا آخرین نفس از اونها دست نکشید. و جان، مردی گیر افتاده میان دو دنیای متضاد – سفیدپوستها و بومیها – بدون داشتن قدرتی خارقالعاده، یک قهرمان واقعی بود.
هرچند صفحات آخر کتاب قلبم رو شکست و اشکم رو درآورد، اما با تمام وجود از خوندنش لذت بردم.
بیتردید این کتاب رو به همه پیشنهاد میکنم.
ممنونم از مترجم عزیز و تیم کتابراه.