نظر ناصری برای کتاب صدای سکوت

صدای سکوت
ناصری
۱۴۰۴/۰۲/۱۲
00
اوایل داستان جذاب بود ولی در ادامه نویسنده صرفا فقط از قوه ی تخیل!!! و بازی با لغات و تعابیر عاشقانه بهره برده بود. احمد پسر روستازاده ای که از روستا فرار کرده و مدام به محض پیش آمدن واقعه ای میزند زیر گریه!!! درحالیکه بودن در کوچه و خیابان و روی پای خود ایستادن باید شخصیت محکم تری از او میساخت. 🤌تنها نکته مثبت قضیه گوشزد کردن این نکته بود که باید نوجوان را درک و نه ترک کرد: یک سمت قضیه خانواده ای است که دیگر سراغی از او نگرفتند و انگار بیشتر به چشم منبع درآمد به او نگاه میکردند ولی طرف دیگر قضیه، خانواده ای خیر که حامی و پشتیبان او شدند. بقیه صرفا داستان عاشقانه ی نه چندان خوبی بود که بر اساس قوه ی خیال بنا شده و تا می توانست کش پیدا کرده بود!
هیچ پاسخی ثبت نشده است.