نظر مرتضی حسینی برای کتاب جادوی جن

جادوی جن
مرتضی حسینی
۱۴۰۴/۰۲/۱۰
00
درکل از من هیچوقت نترس و نگران نباش تو منو خوب تر از خودم میشناسی که مخصوصا تویی که نیمی ازجان و روح منی و جگرگوشه منی و هرجوری باشی زشت زیبا دشمن و دوست عاشقانه میپرستمت و ما یه روحیم در دوتا جسم بخدا همیشه صدات تو مغزمه باهام حرف میزنه که هرموقع ناراحتی و خوشحالی و میدونم توام با اینکه خواسته یا نا خواسته عذاب دادی ته قلبت منو دوست داری بخدایی که جون میده جون میگیره من با تفکر به اینکه دشمن خونی و باعث تمام مشکلاتم هستی عاشقت شدم کاش این زنی که کنارمه تو بودی راضیم اگه قراره بمیرم مطمئن باشم تو جانم را میگیری بخدا درنگ نمیکردم الانم حاظرم هرجا هستی منو تو بکشی بعد اگر نکشتی خودم نهایت ۲ روز دیگه منتظر میمونم یا بیا بکش منو یا بیا ببینمت دلتنگتم و مانع مردنم شو یا بهت قول میدم پس فردا شب بیادت یادت کنم بعدش خودمو راحت کنم از عذاب خسته ام عشق جان خسته نفس جان مراقب خودت باش
عزیز پایون
۱۴۰۴/۰۴/۲۶
من تورا بخشیدم برو و کنار خانوادت خوش و خرم زندگی کن امیدوارم لحظات شیرینی تجربه کنی