کتاب جالب و آموزنده. دربارهی جبران مرد بداخلاق و بخیلی است که یک باقلافروشی محبوب دارد. همه برای غذای او صف میکشند. اما همانطورکه گفتیم، او بسیار خسیس است و با حساب و کتاب دقیق سه ملاقه در ازای یک لیره برای مشتریانش غذا میکشد. چه پاتیل بزرگ با خودت برده باشی، چه کاسهای کوچک، او همان سه ملاقه را برایت میریزد و حتی از خیر یک نخود اضافه هم نمیگذرد. آن روز صبح اما بسیار اتفاقی حواس جبران پرت میشود و یادش میرود از راوی قصهی ما پول بگیرد. راوی دو به شک میشود که عدم پرداخت پول را به او گوشزد کند یا نه.
خوب بود. صدای گوینده هم بهتر. آموزنده و زیبا.
خوب بود. صدای گوینده هم بهتر. آموزنده و زیبا.