این کتاب بر پایه اصول رواقی گری بنا شده و بر کنترل نفس اعتدال و انضباط تاکید کرده
البته نه به این صورت که فقط یک ویترین یا ظاهر اتوکشیده و انکارد داسته باشیم نه بلکه چیری کاملا متفاوت
ما در عصری زندکی میکنیم که هم محرک‌های محیطی بسیار زیاد هستند به لطف تلویزیون اینترنت و شبکه‌های مجازی گوناگون و هم نعمت و فراوانی در اطراف ما خیلی گستره تر از دوره‌های قبلی‌ای است که پدران و پدربزرگ‌های ما با آن مواجه بودند این کتاب در اصل می‌خواهد به ما کمک کند تا در میان این اقیانوس بیکران از محرک‌های محیطی راه خود را درست پیدا کرده و از سردرگمی و گیجی و هدر رفت زمان ما جلوگیری کند تا هدف خود را پیدا کرده و راه خوشبختی را در پیش بگیریم رایان هاردی در ابن کتاب اصول انضباط شخصی را به تفضیل بیان می‌کند زیرا بدون رعایت این اصول برنامه ریزی‌های ما بی اثر می‌شود
بدون داشتن نظم در زندگی و تسلط بر جسم و روح حتی اگر منابع و امکانات بسیاری در اختیار داشته باشیم توسعه پیشرفت و موفقیت هم سخت و دست نیافتنی می‌شود یا لااقل حفظ آن دشوار خواهد بود.
او به ما نشان می‌دهد که چگونه از پتانسیل و نیروهای نهفته درون خود بهره ببریم و استفاده کنیم و مثالهایی از اشخاص بزرگ و بنام می‌زند مانند ارسطو اما برخی از این افراد که نام می‌برد در رزومه تاریخی خود انسان‌هایی درست است که خیلی موفق بوده‌اند اما به لحاظ اخلاقی نمیتوان امتیاز بالایی بهشون داد مثلا ملکه الیزابت یا چرچیل که خوب این مثالها از نطر من مناسب این کتاب نبود اگر این نکته رادفاکتور بگیریم کتاب خیلی خیلی راهبردی و خوبی است
ممنونم از کتابراه
البته نه به این صورت که فقط یک ویترین یا ظاهر اتوکشیده و انکارد داسته باشیم نه بلکه چیری کاملا متفاوت
ما در عصری زندکی میکنیم که هم محرک‌های محیطی بسیار زیاد هستند به لطف تلویزیون اینترنت و شبکه‌های مجازی گوناگون و هم نعمت و فراوانی در اطراف ما خیلی گستره تر از دوره‌های قبلی‌ای است که پدران و پدربزرگ‌های ما با آن مواجه بودند این کتاب در اصل می‌خواهد به ما کمک کند تا در میان این اقیانوس بیکران از محرک‌های محیطی راه خود را درست پیدا کرده و از سردرگمی و گیجی و هدر رفت زمان ما جلوگیری کند تا هدف خود را پیدا کرده و راه خوشبختی را در پیش بگیریم رایان هاردی در ابن کتاب اصول انضباط شخصی را به تفضیل بیان می‌کند زیرا بدون رعایت این اصول برنامه ریزی‌های ما بی اثر می‌شود
بدون داشتن نظم در زندگی و تسلط بر جسم و روح حتی اگر منابع و امکانات بسیاری در اختیار داشته باشیم توسعه پیشرفت و موفقیت هم سخت و دست نیافتنی می‌شود یا لااقل حفظ آن دشوار خواهد بود.
او به ما نشان می‌دهد که چگونه از پتانسیل و نیروهای نهفته درون خود بهره ببریم و استفاده کنیم و مثالهایی از اشخاص بزرگ و بنام می‌زند مانند ارسطو اما برخی از این افراد که نام می‌برد در رزومه تاریخی خود انسان‌هایی درست است که خیلی موفق بوده‌اند اما به لحاظ اخلاقی نمیتوان امتیاز بالایی بهشون داد مثلا ملکه الیزابت یا چرچیل که خوب این مثالها از نطر من مناسب این کتاب نبود اگر این نکته رادفاکتور بگیریم کتاب خیلی خیلی راهبردی و خوبی است
ممنونم از کتابراه