چه داستان چرت مسخره و ترسناکی بود داره یک محیط خانواده را توصیف میکنه که فضاسازی که بین آنها هست یک محیط سرد غمگین و کمی ترسناک و مضطربانه است لا یک دختر بچه هست که در اینجا در حین بازی محیط را تماشا میکند مادر بزرگ روی بشقاب تف میکند چه ترسناک یا مادر خون دهانش را پاک میکند یا پدر چشمانش شده درشت یا خاله چادرش را با دندان گرفته جملاتی که در این داستان به کار برده شده بسیار دلهره آور است نکه بچه مورچههای مرده را میشمارد و آلوچه و درخت آلوچه تنها چیزهایی بودند که زیاد در داستان از آن بیان نشده بود خوشم نیومد فکر کردم الان با یک داستان زیبا و ل انگیز در مورد درخت آلو صحبت میکند.
من نمیدونم هدف نویسنده از نوشتن این داستان چه بود ولی انگار در هنگام نوشتن ذوق نگارش را نداشته است یا حال و هوای درونی خودش را بیان کرده است ن معمولاً داستانها از حال و هوای درونی انسانها ناشی میشود.
من نمیدونم هدف نویسنده از نوشتن این داستان چه بود ولی انگار در هنگام نوشتن ذوق نگارش را نداشته است یا حال و هوای درونی خودش را بیان کرده است ن معمولاً داستانها از حال و هوای درونی انسانها ناشی میشود.