نظر Mohammad برای کتاب صوتی انگشت اتهام

انگشت اتهام
مریم سلیمانی، مهدی رضایی
۷۳ رای
Mohammad
۱۴۰۴/۰۱/۰۲
چه داستان حال بهم زنی بود در مورد یک انگشت قطع شده حالم به هم خورد مردی که در بیمارستان مسئول تمیز کردن کف بیمارستان بود دچار وسواس شده بود من میخواست همیشه آن جا را طی بکشد انگشت قطع شده یک موزیسین گم شده بود و رئیس بیمارستان که یک زن بود و آن مرد را مقصر گم شدن آن‌ها میدانست و همه دنبال گشتهای قطع شده موزیسین بودند و نمیدانستند که چه کسی آن‌ها را ربوده حالم به هم خورد آخه انگشت قطع شده به چه درد کسی میخورد سرانجام فهمیدم که رئیس آن بیمارستان آن انگشت‌های قطع شده موزیسین را دزدیده است و زن سابق موزیسین بوده و زمانی که دخترشان در بیمارستان بود او کنسرو خود را لغو نکرد و جدا شدن و زن خواست اینگونه انتقام بگیرد در ابتدای داستان مرد گفت که عاشق یک دختر شده بود به نام دریا که در پارک عروسک فروش بود اما مادرش به او گفت تو که تو ساده هستی مرد متوجه حرف مادرش نشد مدتها با هم دختر فکر میکرد اما روزی او ناپدید شد. و مرد افسوس خورد که چرا نتوانست با او ازدواج کند.
هیچ پاسخی ثبت نشده است.
👋 سوالی دارید؟