سایه باد یکی از اون کتابهاییست که بعد از تموم شدنش، هنوز مدتها تو ذهن آدم میمونه. داستانش در بارسلونای دهه ۱۹۴۰ میگذره و ترکیبی جذاب از راز، عشق، خیانت و البته ادبیاته.
شخصیتپردازیهای قوی و فضاسازیهای خیرهکنندهی ثافون واقعاً آدم رو به دنیای کتاب میکشونه.
من خودم شیفته رابطهی خالصانهی دانیل با کتابها و دنیای ادبیات شدم چون واقعا این رمان نه تنها یه داستان پرکششه، بلکه یه ادای احترام کمال فد به قدرت کلمات و داستانهاست.
برای شخص من نکته منفیش این بود که چون وسط خوانش کتاب وقفهای برام پیش اومد، پیچیدگیهای داستان و تعداد زیاد شخصیتها کمی برام گیجکننده و خستهکننده بود.
ضمنا ترجمهاش روان و گیرا بود، ولی گاهی حس میکردم بعضی جملات یا توصیفها کمی از اون زیبایی و ظرافت متن (ترجمه انتشارت پنگوئن به انگلیسی) فاصله دارن. خوانش جناب رضوانی هم از باب تناسب جنس صدا و هم از بابت تکنیک روایت قابل تقدیر بود.
به طور کلی، "سایه باد" یه کتابیه که ارزش خوندن داره، مخصوصاً برای کسایی که عاشق داستانهای پررمز و راز و پراحساسنند.
شخصیتپردازیهای قوی و فضاسازیهای خیرهکنندهی ثافون واقعاً آدم رو به دنیای کتاب میکشونه.
من خودم شیفته رابطهی خالصانهی دانیل با کتابها و دنیای ادبیات شدم چون واقعا این رمان نه تنها یه داستان پرکششه، بلکه یه ادای احترام کمال فد به قدرت کلمات و داستانهاست.
برای شخص من نکته منفیش این بود که چون وسط خوانش کتاب وقفهای برام پیش اومد، پیچیدگیهای داستان و تعداد زیاد شخصیتها کمی برام گیجکننده و خستهکننده بود.
ضمنا ترجمهاش روان و گیرا بود، ولی گاهی حس میکردم بعضی جملات یا توصیفها کمی از اون زیبایی و ظرافت متن (ترجمه انتشارت پنگوئن به انگلیسی) فاصله دارن. خوانش جناب رضوانی هم از باب تناسب جنس صدا و هم از بابت تکنیک روایت قابل تقدیر بود.
به طور کلی، "سایه باد" یه کتابیه که ارزش خوندن داره، مخصوصاً برای کسایی که عاشق داستانهای پررمز و راز و پراحساسنند.