نظر Mostafa Ch برای کتاب چهل دروازه به ماورا: راهنمای سفر به دنیای درون (جلد اول)

چهل دروازه به ماورا: راهنمای سفر به دنیای درون (جلد اول)
Mostafa Ch
۱۴۰۳/۱۲/۲۷
23
بنده همسن جناب میرشکاری هستم و از همان سنی که تجربهٔ ایشان شروع شد، با این مباحث آشنایی داشتم. ضمن احترام و ارادت قلبی، صداقتی در کلام ایشان ندیدم. ۱- نگارنده مدعی کنترل صددرصدی روی امورات دنیای بیرون است و زندگی خود را یک مدینهٔ فاضله نشان می دهد؛ درحالیکه همه می دانیم زندگی به این همواری نیست. ۲- تمام تجربه گران و اساتید ماورا تاکنون اذعان داشتند که خروج از بدن با حفظ خودآگاهی، فرآیندی انرژی گیر است. یعنی به ازای یک ساعت هوشیاری در رویا طی یک ماه خواب، به گردآوری انرژی هنگفتی نیاز خواهیم داشت. (چه بسیار گزارش هایی از سردرد و بدن درد و بی حالی بعد از یک تجربهٔ برونفکنی یا شیفتینگ از افراد گوناگون.) ولی ایشان برای اینکه توجیه کند چگونه هر شب چندین سال در رویا بطور آگاهانه سپری می کند، آن را فرآیندی انرژی ده می خواند! درصورتیکه عرفای بزرگی همچون بایزید و سهروردی و ابن عربی چنین ادعایی نداشتند. ۳- کسی که بیست سال مداوم هرشب مدتی طولانی در دنیاهای دلخواه می گذراند، تمام دانش و تجربهٔ گذشته و آیندهٔ جهان را در خود حمل می کند. چنین اَبَرانسانی نیاز به تبلیغ و تقلّا برای فروش کتابهای خود نخواهد داشت. ۴- نویسنده مدعیست با خواندن این چهارجلد کتاب، می توان به تجربهٔ رویای آگاهانهٔ ارادی رسید؛ اما پیش شرط آن را «خودآگاهی کامل» طی بیداری قرار می دهد. همهٔ ما می دانیم که چنین چیزی در عمل ممکن نیست. اگر چنین قابلیتی داشتیم، نیاز به مطالعهٔ هیچ کتابی نبود و رویای آگاهانه بی تلاش و خودکار رخ می داد. مثل اینست که من به جمعی بگویم نفری ده میلیارد می دهم ولی باید بتوانید به جای بینی و دهان، از گوش ها نفس بکشید! بااین حال مطالعهٔ کتاب علیرغم غیرکاربردی بودن، برای آشنایی با مبحث بسیار خوب است.
هیچ پاسخی ثبت نشده است.