نظر Mahnaz teimoury برای کتاب جراح

جراح
Mahnaz teimoury
۱۴۰۳/۱۲/۲۰
10
این رمان داستان «جراح» درباره جراح قلب معروفی به نام آن وایلی است. او پزشک موفقی است که نامش روی بسیاری از بیلبوردهای شهر ثبت شده است و در بیمارستانی که کار میکند به عنوان معروفترین پزشک شناخته میشود. همسر او هم وکیل معروفی است و تصمیم دارد که شهردار شود. اما یکی از عملهای جراحی آن تبدیل به کابوسی سخت میشود. گذشته بار دیگر جلوی چشمان جراح قلب جوان زنده میشود و مردی که سالهای پیش میشناخت را در اتاق عمل دیدار میکند. آن نیمی از عمرش مردی که روی میز اتاق عمل بیهوش دراز کشیده بود را میشناخت و از او متنفر بود. مرد در اتاق عمل و هنگام جراحی میمرد. در طول دوازده سالی که آن پزشک بوده هرگز بیمار خود را هنگام عمل از دست نداده است. آن نمیتواند پاسخ این پرسش را بیاید که آیا او باعث مرگ مرد شده یا مرد به دلایل پزشکی هنگام عمل مرده است. او به همه همکاران خود مشکوک است و فکر میکند که دیگران میخواهند سابقه درخشان او را تخریب کنند و به او برچسب بزنند که به عمد باعث مرگ بیمار شده است. اما مسئله فقط این نیست زیرا او با مشکلات خانوادگی خود نیز درگیر است
هیچ پاسخی ثبت نشده است.