داستان یک تبعیض همیشگی بین سیاه و سفید.
روایت دختربچهای از جامعه مستبد امریکایی و تضادی که دچارش شده. از طرفی افراد زیادی که با آنها مراوره دارد در خانواده (عمه)، مدرسه و محل سکونت و شهر و از طرف دیگر پدرش که در لباس یک وکیل و شخصی که واقعبین و آزاد از افکار مسموم حاکم بر جامعه است و تمام تلاشش را میکند تا از کارگر سیاهپوستی که به غلط و برای سرپوش گذاشتن بر اشتباه دختری سفید پوست و تعصب پدرش باید محکوم شناخته شود، دفاع کند. در این میان از جانش نیز مایه میگذارد و حتی فرزندانش به خطر میافتند ولی راضی نمیشود برای رفاه و امنیتش از حق بگذرد.
رویارویی دخترک با مشکلات جامعه سیاهپوستان او را به چالش میکشد و رفته رفته شجاعت لازم را کسب میکند و به بلوغ فکری میرسد.
از طرفی در ادامه دفاع پدر از موکلش باز هم جبر حاکم بر جامعه حکم ناحق محکومیت را موجب میشود ولی همین که مکثی صورت میگیرد و تنها یک نفر از اعضای هیئت منصفه تردید میکند و باعث میشود رای به محکومیت با تاخیر صادر شود و بازخورد مردم در روز بعد و این که تعداد زیادی قبول دارند که مرد سیاهپوست مقصر نبوده نشان از نقطه آغاز تغییر در نگرش عمومی جامعه در مورد تفاوت سیاه و سفید دارد.
دفاع کلانتر از برادر دخترک در مصدوم کردن پدر سفید پوست دختر مجرم نشان از این دارد که اقبال عمومی جامعه به سمت عدالت خواهی معطوف است و امید به آزادی و عدالت چیزی است که علیرغم موفق نبودن پدرش در نتیجه دادرسی و دفاع از موکلش خواننده را وامیدارد که داستان را با خوشی به پایان ببرد اگرچه ممکن است این امر دیر میسر شود.
روایت دختربچهای از جامعه مستبد امریکایی و تضادی که دچارش شده. از طرفی افراد زیادی که با آنها مراوره دارد در خانواده (عمه)، مدرسه و محل سکونت و شهر و از طرف دیگر پدرش که در لباس یک وکیل و شخصی که واقعبین و آزاد از افکار مسموم حاکم بر جامعه است و تمام تلاشش را میکند تا از کارگر سیاهپوستی که به غلط و برای سرپوش گذاشتن بر اشتباه دختری سفید پوست و تعصب پدرش باید محکوم شناخته شود، دفاع کند. در این میان از جانش نیز مایه میگذارد و حتی فرزندانش به خطر میافتند ولی راضی نمیشود برای رفاه و امنیتش از حق بگذرد.
رویارویی دخترک با مشکلات جامعه سیاهپوستان او را به چالش میکشد و رفته رفته شجاعت لازم را کسب میکند و به بلوغ فکری میرسد.
از طرفی در ادامه دفاع پدر از موکلش باز هم جبر حاکم بر جامعه حکم ناحق محکومیت را موجب میشود ولی همین که مکثی صورت میگیرد و تنها یک نفر از اعضای هیئت منصفه تردید میکند و باعث میشود رای به محکومیت با تاخیر صادر شود و بازخورد مردم در روز بعد و این که تعداد زیادی قبول دارند که مرد سیاهپوست مقصر نبوده نشان از نقطه آغاز تغییر در نگرش عمومی جامعه در مورد تفاوت سیاه و سفید دارد.
دفاع کلانتر از برادر دخترک در مصدوم کردن پدر سفید پوست دختر مجرم نشان از این دارد که اقبال عمومی جامعه به سمت عدالت خواهی معطوف است و امید به آزادی و عدالت چیزی است که علیرغم موفق نبودن پدرش در نتیجه دادرسی و دفاع از موکلش خواننده را وامیدارد که داستان را با خوشی به پایان ببرد اگرچه ممکن است این امر دیر میسر شود.