نظر 📚samira(◕ᴗ◕✿) برای کتاب صوتی آهنگ عشق

آهنگ عشق
📚samira(◕ᴗ◕✿)
۱۴۰۳/۱۲/۱۹
00
داستانی زیبا و روان بود. فرهنگ هایی که غلط هستند و همیشه بعضی جاها رواج دارند دعوای مادر شوهر و عروس نیز در این داستان به خوبی گفته شده بود ینکه مادر شوهر به تنهایی بچه هایش را بزرگ کرده بود و عروسش که انتخاب او بود را نمی پسندید. آن جا که مریم فراموشی گرفته بود و به خانه افسانه و فرزانه رفته بود برایم کمی عجیب بود یعنی کسی ممکن است بر اثر اختلالات روانی دچار فراموشی شود البته قبلاً نیز در این زمینه یک داستان خوانده بودم که دختر قصه به خاطر افکار روان پریشانی دچار فراموشی شده بود. سرنوشت افسانه و فرزانه نامشخص بود آن ها خیلی فقیر و بدبخت بودند و باید یم بعداً به آن ها کمک می کرد یا لااقل ازشان تشکر می کرد. دلیل اینکه مریم شوهرش را رها کرد و به خانه پدریش رفت نیز همین فراموشی بود. به نظر من شوهرش نباید به ژاپن می رفت و در این راه انگشتانش را از دست داد اوایل داستان خوب بود اما آخرای آن همه غمگین بود پدر مریم فوت کرد بعدش فراموشی گرفت و انگشتان شوهرش قطع شداین ها اتفاقات غمگینی بود که در داستان افتاد.
هیچ پاسخی ثبت نشده است.