نظر 📚samira⁦(⁠◕⁠ᴗ⁠◕⁠✿⁠)⁩⁦ برای کتاب صوتی جشن فرخنده

جشن فرخنده
جلال آل احمد، علیرضا تفکری
۵۳۲ رای
📚samira⁦(⁠◕⁠ᴗ⁠◕⁠✿⁠)⁩⁦
۱۴۰۳/۱۲/۰۴
داستان زمان شاه و زورگیری به مردم بود اینکه زن‌ها بی‌حجاب شوند و مردها کلاه لبه‌دار بگذارند در مدرسه شلوار کوتاه بپوشند و پسری که به او گیر داده بودند به دلیل آنکه خانوادگی به دین خود پایبند بودند. در مدرسه پاچه شلوارش را از زیر تا می‌کرد و دکمه می‌کرد و هنگام خروج از مدرسه پارچه شلوارش را پایین می‌آورد و بچه‌ها به او لقب آشیخ دادند. پدرش را که حاج آقا می‌گفتند و عبا داشت‌ی در خانه بسیار بد دهن بود و به بچه‌ها و زنش ناسزا می‌گفت. به طوری که حتی بچه‌ها نیز یاد گرفته بودند و با هم این فحش‌ها را می‌گفتند. در داستان خرافات نیز بود اینکه بچه خواهرش مدام گریه می‌کرد و مادر پسر گفت اگر از زیر قنداق تفنگ رد شود ساکت می‌شود. ولی هیچ کجای داستان در مورد جشن فرخنده چیزی بیان نشده فکر کنم منظور همان مهمانی بود که در قم پدرش قرار بود چند ساعتی صیغه یک دختر سرهنگ شود. همچنین پسر یک دفتر طعم داشت که آن‌ها را نگاه می‌کرد و در خیلی جاها دیدم و شنیدم بعضی‌ها کلکسیون تمبرجمع می‌کند ولی هنوز دلیلش را نمی‌دانم آخر تمبر چی داره؟
هیچ پاسخی ثبت نشده است.
👋 سوالی دارید؟