نظر mobina ahmadi برای کتاب حسادت

یه جمله‌ی قشنگ نوشته بود که عشق یه زن بزرگ‌ترین داراییشه، هیچ وقت حراجش نکن. حقیقتش رمان آموزنده‌ای بود. داستان بسیار آشنا و تکراری بود اما با این‌حال ما بارها و بارها در زندگی هامون شاهد همچین اتفاقاتی هستیم. در این داستان زن در یک تصادف برخی از ویژگی‌های زنانش رو از دست میده. ویژگی‌هایی که روی تحکیم رابطه اثر گذاره چرا که جزعی از ابزار زنانه به حساب میاد. از طرفی هم معشوقه‌ای در چهره‌ی دوست وارد میشه که تمامی ویژگی‌های از دست رفته‌ی زن رو داره. تو ایم داستان مرد جلوی خودش رو میگیره و اجازه‌ی خیانت رو به خودش نمیده و چهره‌ی واقعی اون ب ظاهر دوست رو نشون میده؛ اما توی واقعیتی که ما بارها و بارها شاهدش هستیم انقدر ایده عال پیش نمیره‌. خیلی وقت‌ها زن داستان همه چی تمامه! چه اخلاقی و ظاهری از هر نظر بهترینه. اما مرد داستان به راحتی آب خوردن بهش خیانت میکنه. چه با دوستش و چه با آدم غریبه‌. ربطی هم نداره ک زنش هنوز سالمه یا زیباست، وقتی هرزه باشه تمام ویژگی‌های خوب زنش رو ندید میگیره. دوست عزیزی که این داستان رو میخونی، درسته که ممکنه به یک سری کلیشه‌ها بر بخوری یا چندان جذب رمان نشی اما واقعیت رو بپذیر و درس بگیر، همه‌ی مردها انقدر فرشته نیستند و دیده شده پارتنر سالم خودشونو به خاطر یه نفر که حتی پایین تره کنار میذارن! پس پای هیچ به ظاهر دوستی رو به زندگیت وارد نکن. اون دوستت که امروز دلداریت میده، فردا نسبت به پارتنرت شک میندازه تو دلت و روز بعد هم چهره‌ی تو رو پیش اون خراب میکنه. هدفش هم حتی حسودی نیست! شاید باورت نشه اما بعضی خانوما عاشق بدست اوردنن. بعد از اینکه پارتنرت رو بدست بیاره به بهانه‌ی خیلی جزعی ترکش میکنه!