داستان در مورد خوشبختی از دیدگاه افراد جامعه است. در جامعهای بیسواد که مطلعه آزاد ندارد درست مانند وطن عزیزمان افراد جامعه دید سطحی و خیلی حقیر دارند و با کوچکترین اشاره مسیر راه را عوض میکنند. در کتاب دانشجویی وجود دارد که خوشبختی را سلام کردن به نامزد از رادیو است. دختری است که باترس از نامزدش که او را به خیانت متهم نکند از جواب فرار میکند. در کل مردمی که در داستان هستند انسانهایی سطحی و بسیار وابسته به همسر و کار کردن بدون پیشرفت را خوشبختی میدانند. امید که نسلهای بعد از ما با کتاب و مطالعه آشتی کنند و زندگی راحتی با آینده و بی دغدغه پیشه رو داشته باشند.
ممنون از کتابراه
ممنون از کتابراه