نظر 📚samira⁦(⁠◕⁠ᴗ⁠◕⁠✿⁠)⁩⁦ برای کتاب صوتی ماهی و جفتش

ماهی و جفتش
ابراهیم گلستان، علی شمسی
۱۳۶ رای
📚samira⁦(⁠◕⁠ᴗ⁠◕⁠✿⁠)⁩⁦
۱۴۰۳/۱۱/۳۰
مردی در نمایشگاه ماهی ها در حال تماشای ماهی ها بود دیواری شیشه ای و پرنور که در آن ماهی ها در حال شنا بودند. ناگهان دو ماهی را دید که با هم بودند کنار یکدیگر شنا می کردند از هم دور و دوباره به هم نزدیک می شدند او شگفت زده شد و متوجه شد که ماهی های دیگر اینگونه او با خود گفت که تا به حال هیچ چیز را با هم ندیده بود در طبیعت ستاره ها با هم چشمک نمی زدند زه ها با هم رویش نمی کردند برگ های پاییزی با هم فرود نمی آمدند ولی باران شاید رشته های ریز آن با هم ریزش می کردند. آن دو ماهی شاید همسان بودند کودکی به تماشای ماهی ها آمده بود. مرد کودک گفت آن دو ماهی را ببین چقدر قشنگ با همه کودک بعد از مکثی گفت آن ها دوتا نیستند یکی عکس ماهی است که در شیشه افتاده است. مرد با ناراحتی رفت.
هیچ پاسخی ثبت نشده است.
👋 سوالی دارید؟