نظر 📚samira(◕ᴗ◕✿) برای کتاب صوتی تنها شاهد زنده و یک داستان دیگر

تنها شاهد زنده و یک داستان دیگر
📚samira(◕ᴗ◕✿)
۱۴۰۳/۱۱/۲۹
00
داستان اول کمی مبهم بود در مورد زمان جنگ بود و از دست دادن عزیزان جنگی که باعث شده بود عده زیادی قربانی شود از جمله یک نوزاد ۶ ماهه دختری که انگار والدین نداشت و با صاحبش زندگی میکرد و مردم به او ملکه میگفتند در منطقه آنها همه محصولاتشان از جمله درختهای نخل نابود شده بود. داستان دوم که از زبان یک پسر بود اما گوینده آن زن است مادری که ازچهار فرزند فقط دو پسر براش مانده و آن پسر ازدواج کرده به دلیل نارضایتی والدین آنها با او قهر کردند دختر سعی کرد در دل آنها جای بگیرد اما نشد. و پسر و همسرش فقط حال و احوالشان را از برادرش میپرسیدند. سرانجام پدر مرد و کمی بعد از آن مادر و همیشه حسرت در دل پسر ماند. به نظر من دو طرف تقصیر دارند اول اینکه پدر و مادرش بزرگ هستند و باید گذشت میکردند و دوم اینکه پسر و همسرش باید برای آشتی تلاش میکردند اما خیلی زود تسلیم این کدورت شدند.
هیچ پاسخی ثبت نشده است.