نظر سوزان مکبر برای کتاب صوتی ماهی و جفتش

ماهی و جفتش
ابراهیم گلستان، میلاد اردوبادی
۴۶۰ رای
سوزان مکبر
۱۴۰۳/۱۱/۲۲
راستش برای من ابدا کتاب آنقدر جذاب نبود ابدا تصاویر خاصی نداشت یک کتاب متوسط بود شاید ایده آل نویسنده برای همدلی و یکدلی در این دنیا از میان رفته که ناچار به طرح چنین موضوعی بوده در قسمتی از داستان آورده " مرد نشست. اندیشید هرگز این همه یکدمی ندیده بوده است. هر ماهی برای خویش شنا می کند و گشت وگذار ساده خود را دارد. در آبگیرهای دیگر، و بیرون از آبگیرها در دنیا، در بیشه، در کوچه ماهی و مرغ و آدم را دیده بود و در آسمان ستاره ها را دیده بود که می گشتند، می رفتند اما هرگز نه این همه هماهنگ. در پاییز برگها با هم نمی ریزند و سبزه های نوروزی روی کوزه ها با هم نرستند و چشمک ستاره ها این همه با هم نبود. اما باران. شاید باران. شاید رشته های ریزان با هم باریدند و شاید بخار از روی دریا به یک نفس برخاست؛ اما او ندیده بود. هرگز ندیده بود"واژه ماهی و ماهی ها خیلی تکرار شده است ما ترانه ای داریم «قصهٔ دو ماهی» یا ترانهٔ دو ماهی، نام یک ترانه ایرانی است، داستان این ترانه که از زبان یک ماهی روایت می شود قصهٔ ماهی تنها مانده ای را ترسیم می کند که مرغ ماهی خوار جفتش را ربوده است و حالا نوبت خود اوست که طعمهٔ آن مرغ شود این ترانه همدلی را به اوج می رساند ولی در این کتاب قصه بسیار پیش پا افتاده است و اساسا نگاه نویسنده با زیبایی مخلوط نشده است اینکه کودکی که واقعیت را می بیند حباب رویای مشاهده گر را می شکند هم خیلی مستقیم است در مجموع این داستان تنها قسمتی که به نظرم زیبا بود نگاه نویسنده و جستجوی نویسنده برای همدلی است که در قسمتی که در بالا آورده ام قید شده به لحاظ روانشناسی شاید نویسنده تمنای این همدلی را دارد و گریز از تنهایی دارد ولی در پایان به فضای ذهن خودش باز بابت این حقیقت بر گردد.
هیچ پاسخی ثبت نشده است.
👋 سوالی دارید؟