نظر 📚samira(◕ᴗ◕✿) برای کتاب صوتی سپاه گمشده کمبوجیه

سپاه گمشده کمبوجیه
📚samira(◕ᴗ◕✿)
۱۴۰۳/۱۱/۲۰
00
داستان در مورد مردی بود که برای سازمان بهداشت جهانی به مصر و به قاهره سفر کرد در آن جا دکترها و پروفسورهای زیادی بودند کلیدهای مختلفی با هم صحبت می کردند جولیو که ایتالیایی بود ا برای دومین بار آن جا دید او نیز متخصص بیماری های عفونی آن جا بود. سپس آن مرد و جولیو و شریف احمد با هم به گفتگو پرداختند بحثشان سیاسی شد و او از کشورشان مصر تعریف کرد. و مرد در جوابش گفت که پادشاه هخامنشی پسر کوروش یعنی کمبوجیه مصر را شکست داد ولی دکتر شریف گفت و این را نیز باید دانست که سپاه کمبوجیه که ۵۰ هزار تا بودن در نزدیک مرز لیبی ناپدید شدند. بعد از بحث سیاسی تصمیم گرفتن شهر متروکی که نزدیک مرز لیبی بود بروند در آن جا اننده شان حفیظ کمکشان کرد اما هنگام بازگشت به دلیل تهدید بمب پروازها متوقف شد و آن ها تصمیم گرفتند با ماشین حفیظ آن ها عجله کردند نه بنزین نه آب و غذا و نه قطب نما داشتن. از آن بیابان که وادی الغریب نام داشت سر درآوردند. ماشین بنزین تمام کرد و مرد با جولیو در شب در بیابان راه رفتند ر آن تاریکی هی راه می رفتند تا اینکه در میان گردبادی انگار روح آن سپاه گمشده کمبوجیه را دیدند. و فهمیدن شایعاتی که در مورد روح های سرگردان در این برهوت هست حقیقت دارد. حفیظ با بنزین برگشت و به قاهره رسیدند.
هیچ پاسخی ثبت نشده است.