نظر 📚samira⁦(⁠◕⁠ᴗ⁠◕⁠✿⁠)⁩⁦ برای کتاب صوتی عدل

عدل
صادق چوبک، رضا عمرانی
۷۱۰ رای
📚samira⁦(⁠◕⁠ᴗ⁠◕⁠✿⁠)⁩⁦
۱۴۰۳/۱۱/۱۷
داستان در مورد یک اسب بود که داخل جوی آب افتاده پاهایش شکسته و دنده‌هایش نیز همینطور در اینجا شرح حال یک اسب در حال جان دادن را می‌گوید که با تمام این دردها شیعه نمی‌کشد دهانش خونی و در آب یخ زده می‌لرزد. تمام بدنش گلی هست مردم او را تماشا می‌کنند و هر کدام نظری می‌دهند یکی می‌گوید با یک گلوله تمامش کنیم یکی می‌گوید چند نفر از آب بلندش کنیم یکی می‌گوید وان خوب می‌شود دوایش فندق مومیایی هست که نمی‌دانم چیست. حتی بعضی برای پوستش قیمت گذاشتند خلاصه اینکه ر ابتدای داستان می‌گوید قلم دستش شکسته مگر از ۴ تا پا ندارد است که دست ندارد وقتی گفت قلم دستش شکسته متوجه نشدم. در واقع با توجه به بعضی از نظرها متوجه می‌شود که آن حیوان نماد یک انسان است ه آدم‌های دور و برش به جای اینکه یک کار مفید انجام دهند در حال تماشا کردن و نظر دادن هستند.
هیچ پاسخی ثبت نشده است.
👋 سوالی دارید؟