نظر مینا قنبری نیا برای کتاب زخمها خوب میشوند، فراموش نه

زخمها خوب میشوند، فراموش نه
مینا قنبری نیا
۱۴۰۳/۱۱/۱۲
00
به نظرم یک اوایل داستان اغراق شده بود ولی در کل داستان جذابی بود و اینکه یک دختر از اون منجراب بیرون اومد و پیشرفت کرد برای من جالب بود این حجم از آینده نگری و البته اینکه دوستی تو نظرات گفته بودند علی رو در آب نمک نگه داشته علی وقتی پیشنهاد داد برای ازدواج ملیحه گفت چون دلم پیش کسی دیگه است تو رو مثل برادر میدانم و مهم تر اینکه سهراب دلش پیش ملیحه بود منتها به خاطر زنش که بهش خیانت کرده بود نمیتوانست به ملیحه فکر کنه البته چون ملیحه مادر بود برای نجات جان فرزندش دست به هر کاری میزد نمیدانم این داستان واقعی بود یا نه ولی من ملیحه رو تحسین میکنم به خاطر پشتکارش
هیچ پاسخی ثبت نشده است.