نظر Rahaa . برای کتاب صوتی کتابخانه نیمه شب

کتابخانه نیمه شب
مت هیگ، فریده فتوحی
۱۷۳۴ رای
Rahaa .
۱۴۰۳/۱۰/۲۶
نورا دختری سی و پنج ساله مجردی که به تازگی کارش را از دست داده، تنها شاگرد خصوصی پیانوی او هم دیگر تمایلی ندارد با او کلاس داشته باشد. برادرش به شهر محل سکونت او آمده ولی به نورا حتی خبر هم نداده. گربه‌اش مرده است و همه اینها کنار هم حس شدید نومیدی را در او زنده می‌کند. نورا دیگر نمیخواهد ادامه دهد. بنابراین با خوردن قرص میخواهد به زندگی‌اش پایان دهد. در اینجا داستان وارد مرحله جدیدی میشود. نورا در رویایش وارد کتابخانه نیمه شب میشود. کتابخانه‌ای که تا بی نهایت ادامه دارد و همه کتابها زندگی‌های نزیسته نوراست. نورا حسرت‌های بسیار زیادی در زندگی دارد. حسرت اینکه چرا با وجود قهرمانی در شنا در دوره نوجوانی، این ورزش را رها کرد، چرا بخاطر بیماری مادرش عروسی‌اش را با دن بهم زد و هزاران حسرت دیگر. ما در زندگی انتخابهای زیادی داریم و هر تصمیمی راه جدیدی در زندگی برایمان رقم میزند و در کتابخانه نیمه شب، هر کتاب قصه نزیسته نوراست، قصه‌ای که بر اساس تصمیم‌های متفاوتش در برهه‌های مختلف زندگی‌اش رقم میخورد. در کتابخانه نیمه شب، نورا این فرصت را دارد که با توجه به حسرت هایش در زندگی، کتابی را انتخاب کند. نورا این فرصت را دارد که بداند اگر آنچه انجام ندادنش حسرت زندگی‌اش شده، انجام میداد، چه میشد.
او زندگی‌های زیادی را بر اساس حسرت هایش انتخاب میکند. در واقع کتابهای بی شماری را باز میکند و زندگی‌های نزیسته‌اش را از نزدیک لمس می‌کند. هرچند داستان در اواسط آن کمی می‌توانست خلاصه تر باشد، اما روند داستان و مخصوصا پایانی که برای آن رقم خورده، این حس را به خواننده میدهدکه این کتاب ارزش خواندن داشته است. شنیدن این داستان را به شما توصیه میکنم. امیدوارم از شنیدن داستان لذت ببرید. صدا پیشگی عالی بود
هیچ پاسخی ثبت نشده است.