نظر سما جعفری برای کتاب صوتی و باز هم تنهایی

داستان درباره زنی به اسم گلی هست و از زمان تولد تا بزرگسالی و رنج‌هایی که متحمل میشه رو روایت میکنه. اما ایرادات زیادی هم داره که چند تاش توی ذهنم باقی مونده. جدایی گلی از همسر اولش خیلی عجیب اتفاق افتاد. گلی کنار خانواده‌ای که نمیشناخت موند و راحت به اونها اعتماد کرد. همسرش هم به آسونی اون رو رها کرد و به شهر خودش رفت. نه اصراری، نه صحبتی.. بعد از جدایی از همسر دومش هم با اینکه خیلی دلتنگ دخترش بود، اصلا کاری نکرد تا دوباره اون رو ببینه، حتی از پدرش خواهش نکرد و یا واسطه‌ای نفرستاد و تا بخش زیادی از داستان اسمی از پروانه برده نشد تا دوباره پیداش شد. خانواده‌ی شمالی و خاتون، فرخنده خانوم و.. شخصیتهایی بودند که یکباره از قصه حذف شدند و دیگه کوچکترین اشاره‌ای به اونها نشد. ازدواج دختر گلی از همه عجیبتر.. گلی که خودش بارها سختی و عذاب ازدواج بد و اجباری رو چشیده بود، اصلا از دخترش حمایت و مراقبت نکرد. با این که میدید اون دوست داره درس بخونه و راضی به ازدواج نیست. مرتضی که دل خوشی از دامادشون نداشت چطور یکباره همه‌چیز رو فراموش کرد؟ دیر اومدنهای رسول و بی‌مسئولتیهاش به کجا رسید.. اگر قرار بود همچین موضوعی بی نتیجه رها بشه اصلا چرا در قصه مطرح شد. جزییات زیاد ناتموم قصه زیاد بود و قابل حذف.. که البته با حذفشون داستان منسجم‌تر و باکیفیت‌تر میشه و خط سیر روایی مشخصتری داره. اما نویسنده‌ی این داستان به خوبی سرنوشت زنان مظلوم و محروم طبقات پایین جامعه رو به تصویر کشیده و درد تنهایی رو به مخاطب انتقال میده. حال و هوای کشور اما در اواخر داستان که در زمان شاه اتفاق میفته خیلی خوب معلوم نشده و انگار خانواده گلی در دنیا تنها هستند و تاثیر جامعه بر اونها مشخص نیست.