نظر 📚samira⁦(⁠◕⁠ᴗ⁠◕⁠✿⁠)⁩⁦ برای کتاب صوتی به دنبال فلک

به دنبال فلک
صمد بهرنگی، مهدی رضایی
۴۱۲ رای
📚samira⁦(⁠◕⁠ᴗ⁠◕⁠✿⁠)⁩⁦
۱۴۰۳/۱۰/۲۶
داستان صمد بهرنگی در مورد مردی بود که می‌خواست سرنوشت خود را بسازد پس به دنبال فلک رفت در را گرگ را دید که گفت همیشه سرش درد می‌کند و این مشکل را به فلک بگوید سپس بعد از آن پادشاهی را دید که گفت همیشه در جنگ شکست می‌خورد سپس به یک ماهی رسید که گفت دماغش می‌خارد مرد فلک که یک باغبان بود رسید باغبان در حال آبیاری کورتها بود که بعضی خشک و بعضی پرآب بودند مرد گفت این‌ها چیست فلک گفت ن‌ها کردهای آدم‌های روی زمین هستند مرد گفت برای من کدوم است؟ او با دیدنی کتی خشک و کوچک عصبانی شد ه او آب داد و سوال‌هایش را پرسید و رفت به ماهی رسید و گفت داخل دماغش یک لعل هست گر با مشت بر سرت بکوبند بیرون می‌آید ماهی گفت تو این کارا کن اما مرد رفت به پادشاه رسید و گفت تو زن هستی و باید شوهر کنی زن و پس تو با من ازدواج کن و شاه شو اما مرد رفت و به گرگ رسید به او گفت تو باید مغز یک آدم نادان را بخوری. پس گرگ به او حمله کرد و مغز او را خورد چون او واقعاً یک آدم نادان بود.
هیچ پاسخی ثبت نشده است.
👋 سوالی دارید؟