نظر زری بانو برای کتاب از مردن مادرم خوشحالم

از مردن مادرم خوشحالم
زری بانو
۱۴۰۳/۱۰/۲۴
00
نقش اول رمان در مورد دختریست که در کنار دو برادرش در سایهی پدر و مادر فقیرشان زندگی میکنند. پدر نقش پر رنگی در رشد، تربیت و یا امرار معاش خانواده ندارد و گویا همهی تأمین معیشت زندگی بر عهدهی مادریست که ناآگاه و بی خرد است. آرزوهای بر باد رفته خود را در قالب آرتیست سینما کردن دختر خرد سالش مجسم میسازد و در طول داستان دختر قصه ما که گویا همنام با نویسندهی کتاب هست از شیوهی غلط تربیت فرزندان توسط مادرش گلایه دارد. (جنت) پله پله تا بازیگر شدن پیش میرود و میتواند بار مالی خانواده را به دوش بکشد ولی از طعنه و فشار روانی مادر و مادر بزرگ در امان نمیماند و زمانی که بزرگ شد به حقایقی در مورد پدرش میرسد که کنار انبوه دروغهایی که به او گفت شده پی میبرد که مورد سواستفاده مادرش بوده است. من تمام کتاب را مطالعه کردم ولی لذت چندانی از خواندنش نبردم و احساس میکنم مطلب خاصی برای آموزش دادن در قصه وجود نداشت.
هیچ پاسخی ثبت نشده است.