نظر 📚samira(◕ᴗ◕✿) برای کتاب صوتی سه پرسش

سه پرسش
📚samira(◕ᴗ◕✿)
۱۴۰۳/۱۰/۱۵
00
داستان در مورد پادشاهیست که چند پرسش ذهنش را مشغول کرده است ۱ چه وقت برای شروع کار مناسب است ۲ به چه کسی باید بیشتر توجه کرد و چه کسانی باید دوری گزیند ۳ انجام دادن چه کارهایی در اولیت قرار دارند عالمان پاسخهای مختلفی دادند عدهای گفتند باید برنامهریزی داشته باشیم ولی بعضی گفتند نمیشود که کارها را از قبل تصمیم بگیری عدهای گفتند که باید با مشاوران توجه کرد بعضی گفتم به جادوگران کشیشها طبیبان جنگجویان. بعضیها گفتن باید به علم پرداخت یا اعمال مذهبی. پادشاه پاداشی به آنها نداد او نزد مرد عزلت نشین که در بیشهای بود رفت و سوالهایش را گفت مرد عزلت نشین بیمار بود و به سختی بیل میزد پادشاه به جای او بیل زد و تا غروب کارش طول کشید در این هنگام مرد زخمی آن جا آمد پادشاه و آن مرد عزلت نشین مردزخمی را مداواکردند و او خوابید فردا مرد زخمی گفت من دشمن تو بودم و قصد جانت را داشتم در بین درختان پنهان شده بودم اما تو دیر کردی سپس توسط سربازان زخمی شدم. ولی تو جانم را نجات دادی مرا ببخش. پادشاه بسیار خوشحال شد از اینکه توانست دشمن خود را به دوست تبدیل کند و او را بخشید گفت که دکتر مخصوصش را نزد او میآورد. مرد عزلت نشین گفت اگر تو به ضعف من دل نمیسوزندی و به جای من بیل نمیزدی و میرفتی در راه آن مرد تو را میکشت پس بهترین وقت بیل زدن تو بود مهمترین کسی که باید به آن توجه میکردی من بودم و کمک به من مهمترین کار و توجه به آن مرد مهمترین زمان و مداوای آن مهمترین کار بود. ما باید در حال زندگی کنیم این پاسخ توست.
مهدی خزایی
۱۴۰۳/۱۲/۲۳
سلام
نقد کتاب، شامل درکی از کتاب است که در همان لحظه بعد از اتمام خواندن یا گوش دادن به آن، در ذهن تداعی میگردد.
نقد کتاب، شامل درکی از کتاب است که در همان لحظه بعد از اتمام خواندن یا گوش دادن به آن، در ذهن تداعی میگردد.