نظر فروغ حیدری برای کتاب تصاویر پنهان

تصاویر پنهان
فروغ حیدری
۱۴۰۳/۱۰/۰۹
12
مالوری کوئین که به تازگی دوره ی توانبخشی را به پایان رسانده است در حومه ی شهر اسپرینگ بروک نیوجرسی به عنوان پرستار بچه ی خانواده ی مکسول مشعول به کار می شود. او باید از پسر پنج ساله ی آن ها، تدی، مراقبت کند. مالوری که عاشق شغل جدیدش شده است در کلبه ی کنار استخر خانه ی مکسول ها ساکن می شود و اوقات خوشی را با تدی می گذراند. تدی علاقه ی فراوانی به نقاشی دارد و همیشه دفتر طراحی و مدادهایش همراهش هستند. نقاشی های او طرح هایی ساده و معمولی اند: درخت، خرگوش، بالن. تااینکه یک روز او چیز متفاوتی نقاشی می کند. مردی در جنگل که جسد بی جان زنی را روی زمین می کشد. و بعد از ان تدی نقاشی های دیگری میکشد و قسمت جالب اینجاست که تدی چپ دست اما نقاشی ها با دست راست کشیده می شوند پس از مدتی روح نقاش دست از تدی برداشته و توسط مالوری نقاشی ها را میکشدو در این بین مالوری متوجه میشود تدی یک دختر بچه است نه پسرو با کمک یکی از اهالی شهرک معما رادحل میکند زنی کهدخود را مادر تدی میدادند در واقع دزد است و مادر اصلی تدی رادکشته و با همکاری همسرش اورا دفن کرده و این روح نا ارام و نگران مادر اصلی تدی که نقاش ها را می کشد
هیچ پاسخی ثبت نشده است.