دو جور واکنش رو میشه در کامنتها دید!. از یک سو، ارادتمندان به پیکربندی خاصی از امر قدسی رو داریم که از پیش، همجنسگرایی رو یک عارضۀ شیطانی میدونند و سعی میکنند بگن "قابل درمان" هست و نوعی "انحراف اخلاقی" هست و تحت تاثیر تبلیغات و تربیت ناصحیح و... است. از سوی دیگه، نقطۀ مقابل این طیف که عمدتاً افراد خوش قلبی هستند که به ستمهای بیشک نارَوا علیه "همجنسگرایان" حساساند و دارندگان این گرایش جنسی رو حمایت میکنند و نسبت به رنج آنان و هر نوع گفتمانی که آنان را "دیگری" بداند حساس اند!. اما هیچ یک از این دو گروه چندان توجهی به موضوع اصلی کتاب که بررسی ریشههای این گرایش هست نمیکنند!. گروه اول از "زیستی" و "غیر انتخابی" بودن همجنسگرایی در کتاب شاکیاند و آنرا نفی میکنند و گروه دوم، اشارۀ کتاب به سوءاستفادۀ گروههای سیاسی برای "اقلیت سازی" و پیشبرد اهداف پنهانشان با استفادۀ ابزاری از همجنسگرایان را که "رسوا سازی این گروههای سیاسی" است با حساسیتی نابجا، به "تاختن نویسنده به همجنسگرایی" تعبیر میکنند!. لطفاً این کتاب را با ذهنی سرد بخوانید و عباراتش را با وسواس علمی و نه ایدئولوژیک ارزیابی کنید.
خِرَد یارتان
خِرَد یارتان