نظر maryam mafakheri برای کتاب آبنبات لیمویی

آبنبات لیمویی
maryam mafakheri
۱۴۰۳/۱۰/۰۵
60
با تشکر از پدیدآورندگان کتاب و با تشکر ویژه از آقای دکتر مهرداد صدقی نویسنده مجموعه کتاب های آبنبات با طعم های مختلف که در کنار بیان زندگی محسن دهه شصتی از دبستان تا فارغ التحصیلی از دانشگاه، با حال و هوای کشور در هر یک از آن برهه ها هم تجدید خاطره می کنند مثلا در آبنبات لیمویی با فعالیت گسترده افراد با رویای ثروت، با شرکت های هرمی در سالهای دهه هشتاد تجدید خاطره می کنیم. قلم آقای صدقی در آبنبات لیمویی پختگی بیشتری را نشان می دهد. مثل: "اون شب شعری از سعدی خواندید. گفتید تو سیمین تن چنان خوبی که زیورها بیارایی... با خودم گفتم کسی که می دونه چه چیزی رو کی بگه، قدر کلمه و قدر لحظه رو می دونه. قدر خیلی چیزای دیگه رو هم می دونه" و یا "اون خدایی که اون قدر دوستت داشته که بهت نعمت عاشق شدن داده حتماً اون قدر دوستت داره که مسیر زندگی تِ داره این طوری پیش مبره. اینجا عقل و منطق ممکنه یک کم به پَروپات بپیچه. ولی ایمان و باور قلبی داره یک چیز دیگه مگه. همون عشق تو رِ صدا زده محسن.» " و یک فلسفه پشت آن است مثل این که بعضی از حوادثی که بنظر بد می آید بعد معلوم می شود چقدر خوب بوده مثل: . حس کردم باید بروم دست مهسا را ببوسم که فاتحۀ سرنوشتم را خوانده بود تا آن لبخند زیبا را ببینم. حتی باید از همۀ دوستان، آشنایان، و همسایگانی که به نحوی از انحا در این مدت زیرآبم را زده بودند و کسانی که برایم تره خرد نکرده بودند و جواب منفی داده بودند و حتی عذرا خانم.. تشکر می کردم. چقدر با گویش بجنوردی آشنا شدیم و از آن لذت بردیم. آبنبات لیمویی را من با گویش بجنوردی که یادگرفته بودم می خواندم و همسرم می شنید. البته دو صفحه به پایان کتاب از او درخواست کردم که کتاب را تمام کند تا من راحت اشک شوق بریزم😊
هیچ پاسخی ثبت نشده است.