نظر 📚samira⁦(⁠◕⁠ᴗ⁠◕⁠✿⁠)⁩⁦ برای کتاب هیکلو و پلیس فتا تو شهرک رایانه‌ها

هیکلو و پلیس فتا تو شهرک رایانه‌ها
فرناز زال زاده
۷۱ رای
📚samira⁦(⁠◕⁠ᴗ⁠◕⁠✿⁠)⁩⁦
۱۴۰۳/۱۰/۰۵
داستان به صورت یک شعر کودکانه برای بچه‌ها بود که در آن ماچالو با پدر و مادر و خواهرش وارد برنامه مجازی شده بودند و با آن از طریق عمویشان که یک نجار از ارتباط برقرار کردند عمویش در داخل برنامه‌اش از کار از تبلت کرده بود و در واقع از آن یک استفاده مفید می‌کرد و همانطور که اخل مغازه‌اش می‌روند می‌توانستند از این طریق نیز به داخل برنامه‌اش رجوع کنند و با او صحبت کنند دختر عمویشان یک دختر با ادب بود که شعرهای خوب و مفید می‌سرود ترانه‌های قشنگ و آن‌ها را به اشتراک می‌گذاشت و همه از ترانه‌های او استقبال می‌کردند و خوشحال می‌شدند حاجی هلو نیز نقاشی می‌کرد و تصمیم گرفته بود که وقتی بزرگتر شود در نقاشی‌اش پیشرفت کند و آن‌ها را در برنامه به اشتراک بگذارد همچنین داییشان که یک پزشک بود در برنامه چیزهایی در مورد سلامت به اشتراک گذاشته بود که همه مردم این مطالب مفید را بخوانند و استفاده کنند همچنین یک مرد شرور نیز در برنامه ادعا کرده بود که می‌تواند کار مسافرت انجام دهد اما پدرش گفت که آن‌ها دروغ است و نباید این دروغ‌ها را بیان کنیم به پسرش گفت که تو نباید حرف‌های زشت بزنی
هیچ پاسخی ثبت نشده است.
👋 سوالی دارید؟