نظر خاطره برای کتاب آخرین دروغ

آخرین دروغ
خاطره
۱۴۰۳/۰۹/۳۰
00
داستانی هیجانی و معمایی وجذاب درباره زندگی یه زوج جوان عاشق وخوشبخت به نامهای کلارا ونیک که. یه دختر چهارساله ونوزادی به نام فلیکس دارند. مادر نیک، کلارا رو دوست نداره و پدر کلارا هم از نیک خوشش نمیاد و نیک رو در سطح کلارا نمیدونه این یکی از چالشهای داستان هست. چند روز بعد تولد فلیکس نیک در حالیکه دخترش میسی هم داخل ماشین بوده تصاذف میکنه و میمیره. کلارا ناگهان با کلی بدهی و صورت حساب و مشکلات متوجه وضع وخیم مالیشون میشه. اما نمیتونه بفهمه چرا هیچ پولی ندارند در حالیکه نیک که دندانپزشک خوبی بود همیشه از وضعیت درآمدش راضی بود. کانر دوست صمیمی نیک اونی نیست که کلارا فکر میکنه ویه ادم تنبل پرخاشگر که نیک اونو اخراج کرده وکلارا نمیدونه و حالا بعد مرگ نیک، میخواد به کلارا نزدیک بشه. زنی به نام ملیندا گری از نیک شکایت کرده، خمسایه عصبی ومشکوک شون مری وتئو، زنی به نام کیت که به تازگی پیذاش شده و با نیک صمیمی هستش و خیلی ماجراهای پر رمز وراز که کلارا ازشون خبری نداره وبدتر از همه کابوسهای شبانه میسی و یه اتومبیل سیاه و مرد بد که در فصل نهم مو بر تنتون سیخ میکنه. داستانی دلهره آور و سراسر ترس وتعلیق
هیچ پاسخی ثبت نشده است.