بحر سخن و مرام و یار من و توست پاییز رسید و او بهار من و توست
هر دم غزلش ز گوش جان میگذرد یکبار شنیدنش هزار من و توست
او حافظ دوم است در صورت عشق چندانکه همیشه شهریار من و توست
هر چند به عشق فانی خود نرسیم این برگ همان برگ قرار من و توست
تقدیمی از: پرویز انتقالی همدان ==== ******* ====
او شهریار سخن بود و سخن شناس، ادیب و استادی مسلط به گونهها و سبکهای مختلف ادبی و شعری، و مهم تر از همه شاعری بود خوش ذوق و قریحه که به دو زبان محبوب و پر کاربرد پارسی و ترکی شعر سروده و دیوانی جامع از خود بجا گذاشته که جزو مفاخر ادبی ما ایرانیان است، شهریار برخی از شعرهایش را با اشکهایش همراهی میکرده و این یعنی اوج همراهی دل با زبان که متأسفانه این روزها در جامعه بسیار کمرنگ شده، زبان شهریار همان زبان حافظ است و در واقع حافظ دومی شده برای زمان معاصر، چون حافظ سخن گفتن دلی سوخته، قریحهای خلاق، و جرأتی آنچنانی میطلبد که از خصلت رند و خراباتی تا شیخ و زاهد و طبیعت بکر و زیبا و غیره را به زیبایی تمام به تصویر بکشد. امیدوارم مردم ایران عزیز همت کنند و نام و آثار این شاعر ایرانی تبریزی الاصل را جزو مفاخر و میراث فرهنگی ایران عزیز، چنان ثبت و ضبط نمایند که هیچ کشور دیگری نتواند (مانند برخی از بزرگان قرنهای قبل تر و برخی از مغزهایی معاصری که از ایران فراری شدهاند) در آینده، او و آثارش را بنام خود مصادره نماید. ادبیات ایران در حکم اصالت و شناسنامه هر ایرانی واقعی میباشد و کسانی چون شهریار شاهدانی شریف بر درستی این اصالت و شناسنامه هستند.
هر دم غزلش ز گوش جان میگذرد یکبار شنیدنش هزار من و توست
او حافظ دوم است در صورت عشق چندانکه همیشه شهریار من و توست
هر چند به عشق فانی خود نرسیم این برگ همان برگ قرار من و توست
تقدیمی از: پرویز انتقالی همدان ==== ******* ====
او شهریار سخن بود و سخن شناس، ادیب و استادی مسلط به گونهها و سبکهای مختلف ادبی و شعری، و مهم تر از همه شاعری بود خوش ذوق و قریحه که به دو زبان محبوب و پر کاربرد پارسی و ترکی شعر سروده و دیوانی جامع از خود بجا گذاشته که جزو مفاخر ادبی ما ایرانیان است، شهریار برخی از شعرهایش را با اشکهایش همراهی میکرده و این یعنی اوج همراهی دل با زبان که متأسفانه این روزها در جامعه بسیار کمرنگ شده، زبان شهریار همان زبان حافظ است و در واقع حافظ دومی شده برای زمان معاصر، چون حافظ سخن گفتن دلی سوخته، قریحهای خلاق، و جرأتی آنچنانی میطلبد که از خصلت رند و خراباتی تا شیخ و زاهد و طبیعت بکر و زیبا و غیره را به زیبایی تمام به تصویر بکشد. امیدوارم مردم ایران عزیز همت کنند و نام و آثار این شاعر ایرانی تبریزی الاصل را جزو مفاخر و میراث فرهنگی ایران عزیز، چنان ثبت و ضبط نمایند که هیچ کشور دیگری نتواند (مانند برخی از بزرگان قرنهای قبل تر و برخی از مغزهایی معاصری که از ایران فراری شدهاند) در آینده، او و آثارش را بنام خود مصادره نماید. ادبیات ایران در حکم اصالت و شناسنامه هر ایرانی واقعی میباشد و کسانی چون شهریار شاهدانی شریف بر درستی این اصالت و شناسنامه هستند.