نظر 📚samira⁦(⁠◕⁠ᴗ⁠◕⁠✿⁠)⁩⁦ برای کتاب صوتی درخت بخشنده

درخت بخشنده
شل سیلور استاین، رضی خدادادی
۷۴۸ رای
📚samira⁦(⁠◕⁠ᴗ⁠◕⁠✿⁠)⁩⁦
۱۴۰۳/۰۹/۲۲
***خطر اسپویل***
داستان در مورد یک درخت بود که یک پسر را بسیار دوست می‌داشت پسر با برگ‌های او برای خود تاج درست می‌کرد از سیب‌های او می‌خورد و شاخه‌های او آویزان می‌شد و در اطراف او قایمشک بازی می‌کرد یه روزی رفت و دیگر نیامد پس از مدتی آمد درخت گفت بیا پسرم با من بازی کن پسر گفت که دیگر بازی نمی‌کنم و پول می‌خواهم درخت گفت من پول ندارم اما بیا سیب‌های من را بفروش و با آن پول در بیاور پسر سیب‌های او را چید و دیگر نیامد پس از مدتی آمد درخت گفت بیا با من بازی کن پسر گفت من دیگر بازی نمی‌کنم احساس تنهایی می‌کنم من زن و بچه می‌خواهم و یک خانه درخت گفت من این‌ها را نمی‌توانم به تو بدهم اما شاخه‌های من را بکن و با آن برای خود خانه درست کن پسر شاخه‌های او را کند و رفت و نیامد پس از مدتی پسر آمد درخت گفت بیا با من بازی کن پسر گفت من خستم و می‌خواهم یک قایق درست کنم که با آن سفر کنم درخت گفت بیا و تنه من را بکن و با آن برای خود قایق درست کن پسر تنه آن را کند و رفت و دیگر نیامد پس از مدتی آمده رفت درخت گفت من دیگر سیب ندارم که بخوری شاخه ندارم که آویزان شوی پسر گفت من دیگر پیر شدم و برای بالا رفتن از شاخه‌هایت خستم و دندان ندارم که سیب بخورم فقط یک صندلی می‌خواهم که روی آن بنشینم درخت گفت از من فقط یک کنجه مانده بیا و روی آن بنشین و پسر روی آن کنجه درخت نشست.
هیچ پاسخی ثبت نشده است.
👋 سوالی دارید؟