نظر سید ایمان شاددل برای کتاب هشت داستان

هشت داستان
سید ایمان شاددل
۱۴۰۳/۰۹/۲۱
00
کتاب هشت داستان، از نظر من دارای داستانهای با سبکهای متفاوت بود، که داستان انار بانو که اولین داستان این کتاب بود، به نظر داستان خوبی بود اما به نظر میتونست تصمیمات درست تری گرفته بشه تا انار بانو در کشور دیگر گم نشود، مثلا فرزندان انار بانو میتوانستند، از کشور سوئد به فرانسه بیایند و در فرودگاه فرانسه، منتظر مادرشان باشند، اما با وجود این اشکال در داستان، این نکته در داستان جالب بود که برای رسیدن به هدف، در اولین قدم باید از منطقهی امن خود خارج شد، ولی برای رسیدن به مقصد باید در مرحلهی دوم، برنامه مناسبی داشت (حداقل برداشت من از این داستان به این صورت بود. ) مابقی داستانها، مثل داستان آینه، که هویت خود را گم کرده بود، نتیجهی یک عمر ارتباط نداشتن با اجتماع، را در آینه منعکس میکنند. داستان «گدا» فکر کردم در انتهای داستان مشخص شود، که چرا آن پیرزن گدایی میکند، و آیا به دنبال هدف خاصی از گدایی میباشد، یا اینکه میخواهد پیامی را به اطرافیانش منتقل کند، ولی از دید من پایان جالبی نداشت. در داستان عالیجناب من این معنی رو برداشت کردم که هر کار متفاوتی، اسمش خلاقیت نیستمابقی داستانها نیز، من زیاد نتونستم معنی شو بفهم، در کل تمام معانی که از این داستانها درک کردم، برداشت خود من از این داستانها بوده، و شاید نویسندگان داستانها منظور دیگهای داشتن.
هیچ پاسخی ثبت نشده است.