نظر 📚samira⁦(⁠◕⁠ᴗ⁠◕⁠✿⁠)⁩⁦ برای کتاب صوتی کلید طلایی

کلید طلایی
روبرتو آلیاگا، غزل قنبرزاده
۳۸۹ رای
📚samira⁦(⁠◕⁠ᴗ⁠◕⁠✿⁠)⁩⁦
۱۴۰۳/۰۹/۱۸
داستان در مورد سه موش بود که با هم برادر بودند آن‌ها تصمیم گرفتند بعد از صبحانه به ماجراجویی بروند موش اولی گفت می‌خواد دنبال سیب بگردد موش دومی گفت می‌خواد گل سرخ پیدا کنه و موش سومی گفت می‌خواد یک تکه از خورشید را پیدا کند او راست می‌گفت زیر یک تکه براق روی زمین بود که فکر می‌کرد تکه خورشید است اما وقتی نزدیک شد آن یک کلید بود موش سومی گفت من پیداش کردم یک کلید حدس می‌زنم مال صندوق جواهرات دزدان دریایی باشد آن‌ها با خوشحالی زمین را کندند و صندوق را پیدا کردند اما کلید با آن باز نشد موش وسطی گفت شاید کلید در یک قلعه بزرگ باشد پس همه شروع کردن به گشتن پس از مدتی آن‌ها یک قلعه را پیدا کردند اما قفل در بسیار بزرگ بود و کلید در آن گم می‌شد برادر کوچولو گفت به کلید نگاه کنید انگار داره می‌خنده این کلید برای پیدا کردن شادیه اما شادی کجاست آن‌ها هرچی فکر کردند نفهمیدن پس تصمیم گرفتم به خانه‌شان بروند و از بزرگترشان سوال کنند وقتی به خانه رسیدند مادرشان را دیدند که ناراحت یکجا نشسته است مادر با دیدن آن‌ها با شادی گفت شما کلید را پیدا کردید من آن را گم کرده بودم و تمام مدت به دنبال آن بودم او کلید را گرفت و با آن در خانه را باز کرد خانه‌ای که در آن مثل یک صندوق جواهرات بود و مثل یک قلعه گرم و نرم و شادی خودشان بودند
هیچ پاسخی ثبت نشده است.
👋 سوالی دارید؟