نظر 📚samira(◕ᴗ◕✿) برای کتاب صوتی کدو قلقله زن

کدو قلقله زن
📚samira(◕ᴗ◕✿)
۱۴۰۳/۰۹/۱۱
20
داستان در مورد یک پیرزن بود که میخواهد به خانه دخترش که شوهر کرده بود برود راه جنگل با حیواناتی روبرو میشود اول با گرگ روبرو میشود گرگ میخواست او را بخورد و پیرزن گفت بگذار اول به خانه دخترم بروم چاق و چله شوم بعد تو بیا منو بخور گل پذیرفت پس از او با پلنگ روبرو شد به پلنگ نیز همین حرفها را زد بعد از آن با شیر روبرو شد به او نیز همین حرفا را زد وقتی به خانه دخترش رفت خورد و خوابید هنگام بازگشت شده بود او به دخترش گفت که برود کدویی را بیاورد او داخل کدو را خالی کرد که وارد آن شود و یک در بالای آن درست کرد که از آن وارد و خارج شود دخترش گفت که اینها را برای چه میخواهد و پیرزن تمام ماجرا را برای او تعریف کرد وقتی پیرزن وارد کدو شد دخترک کدو را هول داد به داخل جنگل شیر با دیدن کدو گفتای کدو تو پیرزن را ندیدهای پیرزن از داخل کدو گفت والا ندیدم بلا ندیدم کدو قل خورد و به پلنگ رسید ه او هم همین حرفها را زد وقتی به گرگ رسیدن گرگ صدای او را از داخل کدو تشخیص داد من را نمیتوانی فریب دهی او کدو را سوراخ کرد که وارد کدو شود پیرزن نیز از در آن طرف آن بیرون آمد و در آن را بست و هولش داد و فرار کرد اولین باری که من این قصه را شنیده بودم بسیار کوچک بودم اکنون پس از سالهای طولانی دوباره به این کتاب رسیدم و باعث یادآوری دوران کودکییم شد اینکه موقع گوش دادن به این داستان بعضی از جاهای آن با ریتم شعر دارد همین جاها را نیز در کودکی حفظ بودم
هیچ پاسخی ثبت نشده است.