داستان اول یعنی شوهر حسود فوقالعاده بود. یک نمونه از ادبیات کلاسیک و طنز آلود روسی که به راحتی لبخند به لب میآورد. موقعیت گیر کردن زیر تخت و قرار گرفتن به جای کسی که شوهر میخواست مچش رو بگیره واقعا جالب بود. در چنین داستانهای کوتاهی به وضوح میتوان هنر موقیت پردازی و شخصیت سازی نویسنده را درک کرد.
گویندگی جناب عقیلی پور هم به جذابیت اثر افزوده بود.
در مورد داستان دوم من گیج شدم و متوجه ماجرا نشدم به نظرات سایرین مراجعه کردم که البته همه را نخواندم ولی گویا مبهم بودن داستان دیگران رو هم درگیر کرده، از این رو نظری درباره داستان دوم نمیدهم.
با سپاس از کتابراه
گویندگی جناب عقیلی پور هم به جذابیت اثر افزوده بود.
در مورد داستان دوم من گیج شدم و متوجه ماجرا نشدم به نظرات سایرین مراجعه کردم که البته همه را نخواندم ولی گویا مبهم بودن داستان دیگران رو هم درگیر کرده، از این رو نظری درباره داستان دوم نمیدهم.
با سپاس از کتابراه