نظر ش. خ برای کتاب راز خدمتکار

راز خدمتکار
فریدا مک فادن، مریم علیزاده میلانلو
۳۳۶ رای
ش. خ
۱۴۰۳/۰۹/۰۵
راستش اولین بار بود که از این نویسنده داستان میخوندم، از اون آدم با کلاسا نیستم که شبی یه ورق کتاب بخونن بعدش بگیرند بخوابند وقتی یه رمان رو برمیدارم شده تا صبح بیدار بمونم باید تمومش کنم، دلم میخواست با توضیحاتی که درمورد نویسندش خونده بودم بایه داستان قوی روبرو بشم ولی متاسفانه اصلا اینطور نبود، داستان تقریبا بایه شیب ملایم شروع شد وسطاش اوج گرفت ولی آخرش خیلی بی معنی تموم شد، اخه چطور میشه دونفر انقدر شبیه هم از اب دربیان که نگهبان ساختمون اصلا متوجه تفاوت این دونفر نشده باشه اون هم با علم به اینکه یکیشون خوش تیپ و خوش هیکل و اون یکیشون چاق بدتیپ، اصلا چه اصراری بود این دوتا آدم شبیه هم باشن، شاید بخاطر این بوده که وقتی یکی داره یه نفر رو خفه میکنه و پشتش به توهه و تو به کمرش شلیک میکنی، بعد یکی بیاد همون ادم رو از روبرو هدف تیر قرار بده، نه واسه خودت و نه پلیس جای سوال نباشه، وفقط به صورتش که از قضا نویسنده خیلی اصرار داشت شبیه بوده شک کنی🤔و حالاهم که پلیس حکم جلبت رو گرفته راحت بری خونه و قرص قلب برداری و بیای بدیش به منشی کارفرمات، اصلا کجا و چطوری پیداش کنی، اونم آماده و حاضر یه قاتل بالقوه از آب دربیاد و بره خیلی راحت سر همسرش رو بیخ تا بیخ با چاقو ببره، اصولا آدمی که به قتل مظنونه و تمام شواهد برعلیهشه والا فک کنم اسم خودشم یادش بره نه که وسط کار بیاد خیلی خونسرد قرص برداره و بده به یکی دیگه و آب هم از آب تکون نخوره، الان این خانوم واقعا خودش شریک در قتل نیست؟ بعد هم پلیس بیاد و یاداشت خودکشی رو ببینه وتازه ازش تقدیر و تشکر هم بکنه و داستان به خوبی و خوشی تموم بشه، والا به نظر من باید در اون اداره پلیس رو گل گرفت
هیچ پاسخی ثبت نشده است.
👋 سوالی دارید؟