در فصلهای مختلف کتاب میخوانیم:
"رفتار اجتماعی ما مثل مورچه یا زنبور و آرزوی غرق شدن در چیزی بزرگتر از خود مثل عشق و دلبستگی است. "
همچنین مثل میمون موجودی خودخواه و کوشا هستیم که با انتخاب فردی برای رسیدن به منابعی مانند لذت یا کسب اعتبار مبارزه میکنیم. رسیدن به اعتبار از مسیری چون شغل امکان پذیر است. درواقع با داشتن تعهد به شغل خود و رضایت از انجام آن به حالت تعامل حیاتی وارد میشویم.
ما سوارکار (خودآگاه) و فیل (ناخودآگاه) هستیم که باید با هم کار کنیم (فیل برای اینکه به جایی که سوارکار میخواهد برود ابتدا باید تربیت شود) تا از نقاط قوت یکدیگر بهره ببریم.
تنها جایی که میتوان در پی حکمت و خرد بود در ذهن مخالفانتان است، زیرا آنچه در ذهن موافقان هست را که از قبل میدانید.
"رفتار اجتماعی ما مثل مورچه یا زنبور و آرزوی غرق شدن در چیزی بزرگتر از خود مثل عشق و دلبستگی است. "
همچنین مثل میمون موجودی خودخواه و کوشا هستیم که با انتخاب فردی برای رسیدن به منابعی مانند لذت یا کسب اعتبار مبارزه میکنیم. رسیدن به اعتبار از مسیری چون شغل امکان پذیر است. درواقع با داشتن تعهد به شغل خود و رضایت از انجام آن به حالت تعامل حیاتی وارد میشویم.
ما سوارکار (خودآگاه) و فیل (ناخودآگاه) هستیم که باید با هم کار کنیم (فیل برای اینکه به جایی که سوارکار میخواهد برود ابتدا باید تربیت شود) تا از نقاط قوت یکدیگر بهره ببریم.
تنها جایی که میتوان در پی حکمت و خرد بود در ذهن مخالفانتان است، زیرا آنچه در ذهن موافقان هست را که از قبل میدانید.