خطر اسپویل :
در مورد یک پسر بچه بود که خاطرات کودکی اش را تعریف می کرد اینکه پدرش چقدر عاشق درخته گیلاس است آن ها در باغ خود در آلاچیق زیر سایه درخت گیلاس نشسته بودند واقع این باغ را پدرش دور از شهر جایی که دست هیچکس نمی رسد درست کرده بود همانطور که در ذهن خود درست کرده بود حوض آلاچیق و درخت ها را دانه دانه کاشته بود از جمله درخت گیلاس او موفق شد و باغش بسیار زیبا و قشنگ بود بیشتر داستان در مورد گل و باغ و بوستان است اینکه باران می بارد و بوی خاک و رطوبت در همه جا پراکنده می شود و آن ها این بوی باغ را تنفس می کنند پسر یک کتاب در مورد پدران و پسران خوانده بود که در مورد سیاست بود و از آن روز خود را نهیلیست می گفت و می گویند که در آینده به جمع سیاست پیوسته است و تبعید شده است در اینجا بین گذشته و حال بود هوای داستان بیشتر بارانی است اینکه پدر و پسر در زیر باران با دوچرخه خراب روی گل و لای راه می روند و به روستایی می رسند که در آن جا عمو بنیامین هست عمو بنیامین یک زنبوردار است و و داستان های مختلفی از خرس ها تعریف می کند که چگونه شبانه به آن جا حمله می کنند و کندوهای عسل را می دزدند و با خود می برند همچنین پدرش نیز در آن جا خاطراتی از گذشته دارد خاطراتی که عشق اولش را در آن روستا دیده است وقتی با دوچرخه به شهر برگشتم پدرش نیز چند کندو با خود آورد و در گوشه ای از باغ گذاشت او کتاب پدران و پسران را با پدرش خواند
در مورد یک پسر بچه بود که خاطرات کودکی اش را تعریف می کرد اینکه پدرش چقدر عاشق درخته گیلاس است آن ها در باغ خود در آلاچیق زیر سایه درخت گیلاس نشسته بودند واقع این باغ را پدرش دور از شهر جایی که دست هیچکس نمی رسد درست کرده بود همانطور که در ذهن خود درست کرده بود حوض آلاچیق و درخت ها را دانه دانه کاشته بود از جمله درخت گیلاس او موفق شد و باغش بسیار زیبا و قشنگ بود بیشتر داستان در مورد گل و باغ و بوستان است اینکه باران می بارد و بوی خاک و رطوبت در همه جا پراکنده می شود و آن ها این بوی باغ را تنفس می کنند پسر یک کتاب در مورد پدران و پسران خوانده بود که در مورد سیاست بود و از آن روز خود را نهیلیست می گفت و می گویند که در آینده به جمع سیاست پیوسته است و تبعید شده است در اینجا بین گذشته و حال بود هوای داستان بیشتر بارانی است اینکه پدر و پسر در زیر باران با دوچرخه خراب روی گل و لای راه می روند و به روستایی می رسند که در آن جا عمو بنیامین هست عمو بنیامین یک زنبوردار است و و داستان های مختلفی از خرس ها تعریف می کند که چگونه شبانه به آن جا حمله می کنند و کندوهای عسل را می دزدند و با خود می برند همچنین پدرش نیز در آن جا خاطراتی از گذشته دارد خاطراتی که عشق اولش را در آن روستا دیده است وقتی با دوچرخه به شهر برگشتم پدرش نیز چند کندو با خود آورد و در گوشه ای از باغ گذاشت او کتاب پدران و پسران را با پدرش خواند