نظر 📚samira(◕ᴗ◕✿) برای کتاب پینوکیو

پینوکیو
📚samira(◕ᴗ◕✿)
۱۴۰۳/۰۸/۲۷
01
یک داستان آموزنده در مورد پسری به نام پینوکیو است کمتر کسی هستی قصه آن را نشنیده است پدرش گوش نداد و اتفاقای بدی براش افتاد به مدرسه نرفت با غریبهها حرف زد و جیرجیرک راهنمای او بود نیز توجه نکرد بپری مهربان دروغ گفت و دماغش دراز شد او به شهربازی رفت ودرشهربازی گوشهایش شبیه الاغ شدازانجا فرارکردوداخل دریاپرت شد در آن جا وارد شکم نهنگ شد پدر ژپتو را دید و خوشحال شد آنها نهنگ را قلقلک دادند و نهنگ عطسه کرد و به ساحل پرتاب شدند پدرش او را به خانه برد پدرش گفت چرا دماغش دراز و گوشهایش شبیه الاغ شده است پینوکیو تمام حقایق را گفت که پسر بدی بوده است یک دفعه دماغش کوچک و گوشهایش درست شد پری مهربان ظاهر شد و گفت پینوکیو تو بالاخره درس را یاد گرفتی پس لیاقت داری که به یک پسر بچه واقعی تبدیل شوی.
هیچ پاسخی ثبت نشده است.