نظر خاطره برای کتاب سایه‌ها

رمانی ترسناک جذاب باسوژه ای جدید وجالب یعنی خواب. رویاهای مشترک بین چند نفر. ماجرا از جایی شروع میشه که دو دوست یعنی جیمز و پائول یه روز، زنگ ورزش موقع تمرین یه پسر قلدر جیمز رو میزنه وتف تو صورتش میندازه، پائول خیلی عصبی میشه و نزدیک بود بین هاگ وپائول درگیری بشه که دو تا همکلاسی که باهم دوست بودن به نامهای بیلی وچارلی به کمک پائول میان وچارلی با لبخند مرموز به هاگ میگه خواب دیدم مردی و واقعا همین اتفاق میفته وهاگ تصادف میکنه ومغزش میپاچه. این حادثه باعث نزدیکی این چهار همکلاسی میشه و ماجراهای خوابهای مشترک ورویاهای ترسناک، با پنجه خونین شروع میشه و هرچی داستان پیش میره ترسناک تر و دارک تر میشه. اگر دنبال هیجان، ترس، دلهره با سوژه ای جالب و نفس گیر هستید انتخاب تون درست