اول داستان نتوانستم ارتباط بگیرم از فایل سوم به بعد با صدای استاد دولت آبادی و داستانشان اشک ریختم... متن کتاب: "نه! هیچ کس خبر از درون جمجمه خود ندارد... جمجمهها آن جعبههای سیاهاند که اسم رمزشان فراموش شده. چطور میشود انتظار داشت که او بداند؟
"انسانها گنگ و گم به دنیا میآیند، گنگی شان به تدریج رفع میشود اما گم بودنشان باقی میماند...
زنده باشند و نامدار استاد دولت آبادی گرامی!
"انسانها گنگ و گم به دنیا میآیند، گنگی شان به تدریج رفع میشود اما گم بودنشان باقی میماند...
زنده باشند و نامدار استاد دولت آبادی گرامی!