صرفا بخاطر اجرای خوب گوینده و اسم بزرگ چخوف تا اخر گوش دادم. داستانهای کوتاه اونم با پایان باز و اتمام بی مقدمه و ناگهانی و بدون نتیجه برای من جالب نیست. کاملا سلیقهای هست. همه قصهها راجع به فساد و بی اخلاقی هستن ولی اینجور به نظرم رسید که در بیشترشون این زنها هستن که پست تر و خیانت کار تر هستن و برای مردها کارهای غیراخلاقی، عادی و شایع جلوه داده میشد. در همه داستانها پزشکان ادم خوبه بودن ک شاید بخاطر اینه ک خود چخوف هم پزشک بود و همدرد و مونس مردم میشد.
اصلا نفهمیدم در قصهی پسر خدمتکار که از اربابش کتک میخورد چی میخواست بگه؟ ایا صرفا توصیف برشهایی از زندگی کاراکترها و بیان احساساتی که دارن جذابه؟ خیلی سلیقهای هست. اما بهرحال توصیف اون فضا استادانه انجام شده و قشنگ میتونستم تو ذهنم فضای داستانو تصور کنم انگار دارم فیلم میبینم.
ضمنا یک سایه تاریک افسرده کننده روی تمام قصهها بود یعنی هم قصهها کوتاه و بی نتیجه بودن هم تلخ و گزنده.
اصلا نفهمیدم در قصهی پسر خدمتکار که از اربابش کتک میخورد چی میخواست بگه؟ ایا صرفا توصیف برشهایی از زندگی کاراکترها و بیان احساساتی که دارن جذابه؟ خیلی سلیقهای هست. اما بهرحال توصیف اون فضا استادانه انجام شده و قشنگ میتونستم تو ذهنم فضای داستانو تصور کنم انگار دارم فیلم میبینم.
ضمنا یک سایه تاریک افسرده کننده روی تمام قصهها بود یعنی هم قصهها کوتاه و بی نتیجه بودن هم تلخ و گزنده.