یه جاهایی برای پیشبرد داستان، وقایع واقعا غیرمنطقی شدن. مثلا اینکه چطور تونستن برای یه دختر 2ساله، گواهی تولد پسرونه بگیرن؟ اما بعد نتونستن گواهی واکسن هاشو بگیرن.
اینکه وقتی بچهای رو دزدیدی که مادرش رو به قتل رسوندی، حتی جنسیتش رو هم مخفی کردی، چه اصراری داری که تو یه منطقه خوب به بهترین مدرسه بفرستیش که برای ثبت نام انقدر به دردسر بیفتی؟ معمولا این مواقع تا حد امکان به دورافتادهترین محلها میرن که خیلی قوانین سفت و دست و پاگیر نداشته باشه.
چطور تزریق اون دوز مواد به مالوری نه تنها باعث مرگش نشد، که حتی کوچکترین خللی تو سلامت جسمش ایجاد نکرد و به راحتی با یه بچه به بغل تو صعب العبورترین راهها پیشروی کرد؟
و موارد زیادی از این دست...
لیلا حسینیان
۱۴۰۴/۰۳/۰۹
اونی که به مالوری تزریق شد پودر بچه بود نه مواد اگه دوباره اون قسمت رو بخونید سوهر کارولین ب مالوری گفت جای موارد رو با پودربچه عوض کردم
اینکه وقتی بچهای رو دزدیدی که مادرش رو به قتل رسوندی، حتی جنسیتش رو هم مخفی کردی، چه اصراری داری که تو یه منطقه خوب به بهترین مدرسه بفرستیش که برای ثبت نام انقدر به دردسر بیفتی؟ معمولا این مواقع تا حد امکان به دورافتادهترین محلها میرن که خیلی قوانین سفت و دست و پاگیر نداشته باشه.
چطور تزریق اون دوز مواد به مالوری نه تنها باعث مرگش نشد، که حتی کوچکترین خللی تو سلامت جسمش ایجاد نکرد و به راحتی با یه بچه به بغل تو صعب العبورترین راهها پیشروی کرد؟
و موارد زیادی از این دست...