نظر ترنج برای کتاب گمشده

گمشده
ترنج
۱۴۰۳/۰۶/۲۳
00
داستان با ریتمی تقریبا کند شروع میشه درباره دختری که تنها بازمانده از یک اتفاق تلخ در دوازده سال قبله. دختری که هنوز با تبعات روحی اون اتفاق دست به گریبانه کسی که از اون واقعه اگرچه زنده مونده اما تمام زندگیش در این دوازده سال در حال فرار و پنهان شدن خلاصه میشه. اما حالا که زندگی مشترک، فرزند و شغل مناسبی داره به یکباره دست تقدیر با همراهی رئیس و یکی از همکارانش، ریچل و یا در واقع مولی رو پرتاب میکنه به وسط اون فاجعه ای که جزء به جزئش برای این دختر آشنا و درد آوره در حالیکه برای مردم کاملا مبهم و مجهوله. اما از نیمه دوم کتاب ریتم داستان تندتر و به جذابیت کتاب افزوده میشه. اگر خطر اسپویل رو نادیده بگیریم باید بگم بخشهایی از کتاب با منطق جور در نمیاد. اساسا چرا باید مولی به جیکوب بدبین بشه و بعد دوباره برش گردونه؟ چرا اینقدر درمورد واقعیت و خطری که بیخ گوش خانواده و دوستش بود سکوت کرد تا مشکلات به وجود بیاد؟ چطور یک شهردار در صورت تمایل به راحتی به شغل قبلیش میتونه برگرده؟ و اینکه آیا مولی اصلا بابت جعل مدرک و سرقت هویت شخص دیگه نباید مجازات میشد؟... در نهایت اگر از این سوالات بی جواب بالا چشم پوشی کنیم کتاب قابل توصیه ای است!
هیچ پاسخی ثبت نشده است.