سلام خدمت کتابراه عزیز
کتاب موضوعی داستانی دارد در مورد مردی که زنبور دار است و در زمان جنگ که همهی افراد خانه هایشان را ترک کردند سرگیچ که تنها است و کسی را ندارد مانده است سرگیچ و دوست دوران کودکیاش که دلخوشی از اون ندارد.
موضوع داستان احساس میکنم کلا یکنواخت است و ادامه دار و هیچ هیجانی داخل اون نیست و اون موقع که تصمیم گرفت ب شهر برود تا با عسل غذا جابه جا کند حس میکردم قصه جالب و هیجانی میشود اما خب هیچ اتفاقی نیفتاد.
ممنون از مترجم گرامی واقعا ترجمه بسیار روان و عالی بود اما احساس میکنم کتاب از نظر من خیلی هیجانی نبود و نتونست منو جذب کنه اما موضوع قشنگی داشت ولیای کاش هیجان بیشتری هم داشت که خواننده رو به داستان جذب میکرد.
اما این کتاب متنهای بسیار زیبای هم داشت که من مرتب high light میکردم مثل:
شیطان هم عاجز میماند که در زندگی خانوادگی کدام مهمتر است: عشق یا تحمل؟
اما با این حال مطمئنام دوباره برمیگردم و این کتاب را میخوانم چون عقیده دارم رها کردن کتاب کار شایستهای نیست.
کتاب موضوعی داستانی دارد در مورد مردی که زنبور دار است و در زمان جنگ که همهی افراد خانه هایشان را ترک کردند سرگیچ که تنها است و کسی را ندارد مانده است سرگیچ و دوست دوران کودکیاش که دلخوشی از اون ندارد.
موضوع داستان احساس میکنم کلا یکنواخت است و ادامه دار و هیچ هیجانی داخل اون نیست و اون موقع که تصمیم گرفت ب شهر برود تا با عسل غذا جابه جا کند حس میکردم قصه جالب و هیجانی میشود اما خب هیچ اتفاقی نیفتاد.
ممنون از مترجم گرامی واقعا ترجمه بسیار روان و عالی بود اما احساس میکنم کتاب از نظر من خیلی هیجانی نبود و نتونست منو جذب کنه اما موضوع قشنگی داشت ولیای کاش هیجان بیشتری هم داشت که خواننده رو به داستان جذب میکرد.
اما این کتاب متنهای بسیار زیبای هم داشت که من مرتب high light میکردم مثل:
شیطان هم عاجز میماند که در زندگی خانوادگی کدام مهمتر است: عشق یا تحمل؟
اما با این حال مطمئنام دوباره برمیگردم و این کتاب را میخوانم چون عقیده دارم رها کردن کتاب کار شایستهای نیست.