نظر کاوه ربیعی برای کتاب صوتی خواجه مخوف

خواجه مخوف
مجید دوامی، سعید مقدم منش
۵۶۱ رای
کاوه ربیعی
۱۴۰۳/۰۵/۲۵
در کل محوریت تاریخی داستانها، همیشه برای من جذابیت داشتن و داره. متوجهم پیش بردن داستانی که خطوط زمانی موازی داره، همت بالایی میخواد و کار آسانی نیست. کتاب شروع خیلی خوبی داشت؛ اما کم کم در میانه داستان، گویی رشته کلام از دست نویسنده در میره. برای نمونه انیلق به کمک الیاس مروارید معشوق لطفعلی خان رو از خانه پدریش دزدیده؛ همراه مروارید و پیرمرد توی دره بود، اما بعد از پیروزی در جنگ دوم لطفی خان، شاه زند از انیلق تشکر کرد که در جنگ نبود! پس الیاس که به شاهرخ خان کمک کرده بود، اون موقع کجا بود؟ و یا ریحانه دختر ابراهیم کلانتر در زندان افتاده و بعد از کشتن رئیس کشیش خانه، با لباس قراولان فرار کرده و از نقب زیر دیوار، داخل قصر رفته، در اون شرایط سکه های زر از کجا آورد که به قراول دیگر داد؟ از این دست پراکندگی ها نمونه هایی در داستان هست و در برخی مواقع تا جایی پیش میره که حس ناموس پرستی افراد سرشناسِ داستان، که به حرمسرا و خانواده شون اهمیت میدادن هم زیر سوال میره. مثلا شاهرخ خان از سرداب و زندان رخساره فرار کرد؛ به پشت دروازه ای رسید که لطفعلی در جنگ اول بود، در ادامه ی داستان به دنبال حوریه معشوقه ی خودش رفت؛ ولی دنبال خواهر خودش مروارید، که او هم به همین وضع دچار بوده، نرفت و بعد از پیدا کردن معشوقش حوریه همچنان برای حضور لطفعلی خان تلاش کرد؛ تا بالاخره لطفعلی بعد از پیروزی در جنگ دومش از معشوقش مروارید جویا شد. در ادامه ابراهیم خان، برادر رخساره که اونهمه براش اهمیت داشت و حرفی روی حرف رخساره نمیزد، بعد از شبی که رخسار، خواجه باشی و چند تن از همراهانش ناپدید شدن، تا هنگام مرگ هم سراغی از اینها نمیگیره! با اینهمه از نویسنده، ناشر، گوینده و کتابراه کمال تشکر و قدردانی رو دارم
هیچ پاسخی ثبت نشده است.
👋 سوالی دارید؟