نظر .... برای کتاب دیوان اشعار افضل الدین خاقانی

دیوان اشعار افضل الدین خاقانی
....
۱۴۰۳/۰۵/۲۲
10
می خور که جهان حریف جوی است آفاق ز سبزه تازه روی است بر عیش زدند ناف عالم اکنون که بهار نافه بوی است از زهد کنار جوی کاین وقت وقت طرب وکنار جوی است شو خوانچه کن و چمانه در خواه زان یوسف ما که گرگ خوی است گرگ آشتی است روز و شب را و آن بت شب و روز جنگ جوی استخاقانی گفت خاک اویم جان و سر او که راست گوی است گفتی ز سگان کیست افضل گر هست هم از سگان اوی است
هیچ پاسخی ثبت نشده است.